بازیگری متد : بازیگری متد چیست و چرا باید آن را یاد بگیریم؟ (راهنمای کامل)
بازیگری متد اصطلاحی است که احتمالا در این سالها بارها و بارها در آموزش بازیگری به گوشتان خورده است.
فلسفه خاصی پشت این مساله است. تصاویر بازیگرانی که به دنبال اجرای واقعگرانه میروند به طرز شگفتآوری عجیب و غریب است.
اما شاید از خودتان بپرسید این بازیگری متد چیست؟
کی و کجا من قبلا آن را دیدم؟
ما قصد داریم در این یادداشت به بررسی دقیق بازیگری متد بپردازیم و ببینیم چگونه میتوان از این ابزار برای باورپذیرتر بودن اجرا کمک گرفت.
ریشه بازیگری متد
استانیسلاوسکی یک مدرس تئاتر در اوایل دهه 1900 بود.
«به یاد داشته باشید که هیچ بخش کوچکی وجود ندارد، به جز تنها بازیگران کوچک»
شعار معروف استانیسلاوسکی است برای یادآوری این مساله که شما یک بازیگر هستید.
استانیسلاوسکی کسی نبود که برای اولین بار از اصطلاح بازیگری متد استفاده کرده باشد اما ایدههای او در مورد بازیگری به آنچه که ما امروز به عنوان بازیگری متد میشناسیم تبدیل شد.
او بازیگران را به اجرای طبیعی و واقعگرانه تشویق میکرد. این مساله تضاد قابل توجهای با سبک سنتیتر آن دوران داشت.
در دهه 1930 گروهی از مدرسان تئاتر مانند لی استراسبرگ ایدههای استانیسلاوسکی را توسعه دادند.
استراسبرگ به همکاری خود با این گروه ادامه داد و بعدا «استودیو بازیگران» در نیویورک را تاسیس کرد.
بسیاری از بازیگران مشهور بازیگری متد را در این استودیو آموختند.
بازیگرانی مانند خود پدر خوانده و همچنین رابرت دنیرو، بردلی کوپر، فی داناوی، فیلیپ هافمن ، مرلین مونرو و جولیا رابرتز از کسانی بودند که در این استودیو بازیگری متد را یاد گرفتند.
تعریف بازیگری متد
استانیسلاوسکی به منظور اینکه بازیگران بتوانند اجراهای طبیعی و واقعی ایفا کنند معتقد بود که باید از تجربیات شخصی برای تصویر اینکه شخصیت آنها چه احساسی دارد استفاده کنند. آنها از خاطرات شخصی خود استفاده میکردند.
از احساسات خود برای به تصویر کشیدن یک شخصیت مرتبط استفاده میکردند.
سناریو: به یک بازیگر نقش یک قاتل داده شده است. بدیهی است که در زندگی واقعی او کسی را نکشته است.
اما آنها باید از تجربیات خودشان برای به تصویر کشیدن حس خشم و عصبانیت یا هر حس مشابهای استفاده کنند.
در ضمن باید از آن برای این مساله که آنها اگر در موقعیتی مشابه قرار بگیرند چه رفتاری خواهند داشت کمک بگیرند.
در واقع آنها در طول زندگی روزمره خود در ذهن شخصیت خود زندگی میکنند. این مساله کمک میکند که برای اجراهای خود بیش از پیش آماده باشند.
جابجایی مرزها!
بسیار از بازیگران شناختهشده که بازیگری متد را در نظر گرفتند معتقدند که تنها راه ورود به ذهن یک شخصیت کارهای روزمره انسان است.
با این حال نمونههای زیادی هم وجود دارند که برای ارتباط گرفتن با نقش راههای خارقالعادهای را انتخاب میکنند.
این انتخاب شاید باعث شود که رفتار آنها مرزهای عجیب و غریب بودن را جابجا کند.
دنیل دی لوئیس، برنده اسکار و یکی از بهترینهای بازیگری متد هنگام بازی در فیلم «پای چپ من» هرگز از خودش ضعف نشان نداد.
او حدود هشت هفته در یک کلینیک تخصصی درمان فلج مغزی در دوبلین مشغول تحقیق در مورد این نقش بود.
او همچنین هنگام فرآیند فیلمبرداری بر روی ویلچر باقی ماند و تعذیه او بر عهده عوامل پشت صحنه بود.
برای نقش خود در فیلم «آخرین موهیکان» شکار حیوانات وحشی، ساختن بام چوبی به روش بومیهای آمریکا و همچنین شلیک و پر کردن اسلحه هنگام دویدن را آموخت.
در جریان فیلمبرداری «ماراتن من» هافمن تمام تلاش خود را انجام داد تا به شخصیت توماس نزدیک شود.
خود را از خواب دور کرد. گفته میشود حتی برای چندین صحنه نزدیک دو روز بیدار ماند. او در چنان وضعیت بدی قرار گرفته است که یکی از بازیگران به او گفته است که: «چرا بازیگری را امتحان نمیکنی؟ خیلی آسانتر است!»
بازیگر : چگونه یک بازیگر موفق شویم؟ (11 نکته برای یک شروع حرفهای)
چرا باید به سراغ یادگیری بازیگری متد رفت؟
اگر بازیگری همانقدر آسان است که آن بازیگر به هافمن گفت پس چرا بازیگران آموختن بازیگری متد را انتخاب میکنند؟
بازیگران با استفاده از سیستم استانیسلاوسکی تمرین میکنند به این دلیل که این روش میتواند یک راهنمای کامل برای درک و یادگیری چگونگی پیدا کردن روشی برای اجرایی صادقانه و قابل اعتماد که ریشه در احساس واقعی دارد باشد.
به عنوان یک بیننده ما به دنبال اجراهایی هستیم که به شخصیتها ایمان داشته باشیم.
در واقع همه چی به اجرایی وابسته است که بازیگر به تصویر میکشد.
این وظیفه بازیگر است که چگونگی ایفا نقش به آن شکل را یاد بگیرد.
بسیاری معتقدند که یادگیری بازیگری متد به آنها در رسیدن به این هدف کمک میکند.
بسیاری از بازیگران علاقه زیادی به گوش دادن به حرف منتقدان تئاتر ندارند. اما میتوان ارزش بازیگری را در میان نقل و قول یکی از منتقدان یافت.
استانیسلاوسکی یک نقشه راه برای کشف آن چیزی که خود «مسیر آگاهانه به سمت ورودی ضمیر ناخودآگاه» میدانست ارائه داد.
این مساله پایه و اساس تئاتر مدرن است. در واقع این همان نقشه راهی است که هیچ بازیگری قادر به نادیده گرفتن آن نیست.
منابع:
این مطلب آموزش بازیگری به صورت اختصاصی برای سایت سلام ثبت نام تهیه و ترجمه شده است.
هرگونه کپی برداری از آن غیرقانونی است.
نظرات و سوالات خود را برای ما بنویسید.