نقد فیلم کودا Coda 2021 برنده اسکار
نقد فیلم Coda کودا 2021 برنده اسکار بهترین فیلم را با هم می خوانیم.
کودا فیلمی آمریکایی در ژانر داستان بلوغ کمدی-درام به نویسندگی و کارگردانی سیان هدر است که در ۲۰۲۱ به نمایش درآمد.
تاریخ اکران: ۱۳ اوت ۲۰۲۱ (آمریکا)
کارگردان: سیان هدر
اقتباس از: La Famille Bélier
زبان: اشاره آمریکایی; انگلیسی
این فیلم بازسازی فیلم فرانسویزبان خانواده بلیر است و به داستان تنها عضو شنوا از یک خانواده ناشنوا میپردازد که کسبوکارشان در معرض تهدید قرار گرفتهاست.
موسیقی با زبان اشاره
نام انگلیسی: CODA
نام فارسی: کُدا (پاساژی که یک موومان یا قطعهی موسیقی را به پایان رسانده و جمعبندی میکند)
محصول: ۲۰۲۱
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
خبر خوب در سال ۲۰۲۱ این است که فعالیت کارگردانهای زن بیشتر شده و هر بار با نگاه تازهای از آنها به دنیای پیرامون مواجه هستیم. شان هِیدر یکی از این کارگردانهاست. او در دومین اثر بلند سینمایی خود بهسراغ درونمایهای کاملاً تینیجری رفته است که نمونههای آن را بسیار میتوان یافت؛ دختری که میخواهد خواننده شود.
نقد فیلم Coda
فیلم داستان دختری با نام روبی است که در شهری ساحلی زندگی میکند. تمام اعضای خانوادهی او، پدر و مادر و برادر، ناشنوا و لال هستند. این پلات و رابطهاش با موسیقی که همهاش گفتار و شنیدار است آنقدر سخت است که کارگردان در تمام روایت خود روی خطی به باریکی مو حرکت میکند. او اگر بخواهد کمی ملودرام را پررنگتر کند اثر کاملاً از دست میرود و اگر بخواهد فضای فیلم را اغراقآمیز جلوه دهد باز هم سقوط خواهد کرد. هِیدر اما لحظهای از این خط عدول نمیکند و اثری شستهرفته و تمیز را به مخاطب خود هدیه میدهد.
فیلم قبلی هِیدر در باب زنی است که فرزند یک مادر بیمسئولیت را بهسرپرستی قبول میکند. این زن اصلاً مکانی برای ماندن ندارد و بهسراغ مادر دوستپسر سابق خود میرود و تظاهر میکند که این بچه از پسر اوست. هِیدر در این فیلم آنقدر رابطههای بین کاراکترها را واقعی جلوه داده بود که مخاطب پس از پردهی اول دیگر در روایت غرق میشود و تا انتها از این دنیا بیرون نخواهد آمد. ساختار روایی او در فیلم کُدا نیز بههمین قدرتمندی است. او افتتاحیهی خود را با فرم جزء به کل آغاز میکند و مخاطب را بهیکباره با زندگی شلوغ اما صامت روبی مواجه نمیکند. در عوض دوربین را همراه با روبی به درون قایق ماهیگیری، تقابل با ماهیگیران، پدر و برادر و در نهایت مادر میبرد و مخاطب در تکتک این تقابلها با زندگی او آشنا میشود. او با احتیاط کامل روبی را به درون مدرسه میبرد و دانشآموزان دیگر را با فاصلهای که تا آخر فیلم حفظ میشود مقابل روبی قرار میدهد.
همانطور که در ابتدا گفتیم، هِیدر از تناقضی زیبا در فیلم خود استفاده کرده است؛ دختری که در خانوادهای کاملاً ناشنوا زندگی میکند به موسیقی علاقه دارد.
یکی از دشوارترین کارها در این گونه فیلمها استفاده از زبان اشاره است که هر چهار کاراکتر بهخوبی از عهدهی آن برمیآیند. زبان اشارهی آنها آنقدر روان است که مخاطب در پارهای از فیلم دیگر فراموش میکند که در حال تماشای یک فیلم است مگر اینکه برشی به سکانسی دیگر ایجاد شود. هِیدر در طول فیلم خود فقط یکبار به درون دنیای خانوادهی روبی میرود و از گوشهای آنها دنیای صامت بیرونی را میشنود؛ آن یک مورد هم در بهترین زمان ممکن رخ میدهد و مخاطب در همان نقطه متوجه میشود که درک آنها از استعداد دخترشان چیست.
کار خوب هِیدر این است که هیچگاه در طول فیلم خود سعی ندارد دستبهدامان احساسات مخاطب شود بلکه فیلم را روی نواری روان به حرکت درمیآورد و حتی نگاهی سوبژکتیو هم ندارد. او یک زن است اما سعی ندارد نگاه رادیکال و بزکشدهی فمینیسم آمریکایی را به فیلم خود تزریق کند در صورتی که فیلم و روایت آن پتانسیل چنین نگاهی را دارند.
او در عوض همراه با روبی به درون شهر کوچک و دنیای کوچکتر آدمهای آن میرود. او به اقتصادیترین شیوهی ممکن از پیرنگهای فرعی استفاده میکند تا روایت اصلی پررنگتر شود. فیلم «کُدا» همچون معنای عنواناش پاساژ نهایی برای دورهی گذار روبی از دنیایی کوچکتر بهسوی دنیایی بزرگتر است.
نقد فیلم کودا Coda
| @OnefilmOnelife |