معانی اصطلاحات انگلیسی تدوین و مونتاژ
در این نوشته تعدادی از اصطلاحات رایج انگلیسی در تدوین فیلم را برایتان جمع آوری کرده ایم.
شناخت و اطلاع از این اصطلاحات تخصصی سینما در تدوین می تواند به شما کمک کند.
پیشنهاد می دهیم مطالب آموزشی دیگر درباره تدوین را از این لینک مطالعه کنید.
سکانس Sequence
سکانس در فارسی با واژه فصل معرفی می گردد.
هر سکانس موضوع به خصوصی را بازگو می کند و سکانس های مختلف با در کنار هم قرار گرفتن میتوانند موضوع اصلی فیلم را به مخاطب و بیننده انتقال دهند.
برش
یک انتقال تصویری که در تدوین ایجاد می شود که در آن یک صحنه فورا جایگرین صحنه ی دیگری می شود.
تدوین پیوسته
تدوینی که عملی ایجاد می کند که بدون تناقض بصری فاحش به صورت یکدست در سراسر ضبطو صحنه جریان دارد.
و سبب ایجاد یک داستان برای بیننده می شود.
کراس کات
برش عقب و جلوی سریع بین دو یا چند خط حرکت که نشان از همزمانی آنها با یکدیگر دارد.
دیزالو Dissolve
در اصطلاحات انگلیسی تدوین به معنای یک انتقال صحنه ی تدریجی است.
تدوینگر پایان یک صحنه را با آغاز صحنه ی بعدی روی هم قرار می دهد.
خطاهای پیوستگی
شکست جریان در صحنه مانند هماهنگ نبودن حرکت یا جاگذاری لوازم در دو صحنه می باشد.
تدوینگری
عمل انتخاب و اتصال صحنه ها برای ایجاد یک فیلم نهایی است.
هماهنگی خط چشم ها
هماهنگی خط چشم ها در میان دو یا چند شخصیت است.
مثلا اگر سام در نمای الف به سمت راست نگاه کند، جین در نمای ب به سمت چپ نگاه می کند.
این مورد نشان دهنده ی ارتباط نزدیکی و پیوستگی است
نمای معرف
نمایی که معمولا از یک فاصله ی دور یا از «زاویه ی دید پرنده» گرفته می شود که نشان دهنده ی مکان وقوع حادثه می باشد.
محو کردن Fade in/out
یک انتقال بصری مان نماها یا صحنه ها به عنوان یک مقدمه ی کوتاه بدون تصویر بر روی صفحه اتفاق می افتد.
تدوینگر یک نما را به سیاه محو کرده و نمای بعدی را وارد می کند.
این مورد اغلب برای نمایش تغییر زمان و مکان به کار می رود.
فاینال کات
تدوین پایانی یک فیلم است که مورد تایید کارگردان و تهیه کننده قرار می گیرد.
این همان فیلمی است که مخاطب خواهد دید.
جامپ کات Jump Cut
برشی که با رها کردن بخش هایی از حرکت عدم پیوستگی به وجود می آورد.
Iris
بر روی صفحه به عنوان یک دایره ی در حال بسته شدن و یا باز شدن مشاهده می شود.
در فیلم های معاصر به ندرت از آن استفاده می شود اما در دوران بی صدای فیلم های هالیوودی کاربرد فراوانی داشته است.
مونتاژ
صحنه هایی که آثار احساسی و طراحی بصری دارند در طول تدویننماهای بسیار به دست می آیند.
صحنه ی حمام فیلم Psycho یکی از مثال های بارز تدوین مونتاژ است.
برش هماهنگ
برشی که دو نما با عناصر ترکیبی هماهنگ را به یکدیگر متصل کرده و سبب ایجاد پیوستگی قوی حرکتی می شود.
نما سکانس
یک ضبط طولانی که به اندازه ی تمام یک سکانس یا صحنه به طول می انجامد.
نمای سکانس تنها از یک نما تشکیل شده و تدوینی بر روی آن اعمال نشده است.
راف کات Raff cut
در اصطلاحات انگلیسی تدوین حرکت اول تدوینگر برای جمع آوری نماها در فیلم پیش از اعمال تنظیمات و افکت گذاری است.
راف کات به معنای حذف راش های ناسالم است.
همواره تکه ای از راش قابل استفاده نیستند به همین جهت پیش از آن که یک فیلم وارد مرحله مونتاژ و تدوین شود مرحله راف کات را طی می کند.
برش نما و واژگون کردن نما
معمولا در صحنه های مکالمه ای به کار می رود این تکنیک میان نماهای بالای شانه
تغییر کرده و شخصیت در حال صحبت را نشان می دهد.
Wipe
در صفحه مانند یک نوار در حال حرکت در طول فریم مشاهده می شود که یک نما را بیرون برده و نمای دیگر را به جای آن وارد می کند.
در فیلم های امروزی به ندرت از آن استفاده می شود اما در فیلم های دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ بسیار رایج بوده است.