آکادمی هنر

نما در سینما چیست؟ / انواع نما و کارکرد نمای سینمایی بخش دوم

در نوشته قبلی درباره انواع نماهای سینمایی و کارکرد هر کدام از نما ها صحبت کردیم. در ادامه بخش دوم را می توانید مطالعه کنید.

 

نمای معرف :
Establishing shot

نما سینمایی که شاید جا و محلی را مشخص کند. مثلا یک اتاق با همه مختصات و اسبابش- که در این صورت نمای معرف نام دارد.

نمای معرف نوعی نمای دور است که بعدا به اجزای ریزتری تجزیه میشود.

نمای معرف را میتوان نمایی تعریف کرد که جغرافیای محل (مثلا پل سانفرانسیسکو یا برج ایفل) را مشخص میکند، و به این ترتیب تماشاگر متوجه محل رویداد میشود.

نمای سربالا و نمای سرپایین

نما را براساس موضِعِ دوربین نسبت به موضوع نیز دسته بندی میکنند.
در نمای سر پایین که به آن High Angel نیز میگویند، دوربین بالاتر و گاه بسیار بالاتر از موضوع قرار دارد.

اینگونه نماها که گاه به آنها نمای از بالا یا نمای دید آسمانی یا نمای دید پرنده نیز میگویند، نماهای مطلوب آلفرد هیچکاک است برای صحنه هایی که میخواهد حضور موجودی نادیدنی را به تماشاگر القا کند کارکرد دارد. شخصی یا موجودی که از بالا موضوع را تماشا میکند.

نما سر پایین

نما سینمایی از فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک، تلاشی برای القای حس خطری که قهرمان اصلی داستان با آن را نشان می دهد.

از کارکرد های القای معنا در استفاده از نما سر پایین

  • ترس، بحران، خطر: در نمایی از فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک، میبینیم که دستی به سوی قهرمان فیلم دراز شده‌است تا او را نجات بدهد و زاویه دید دوربین نیز دقیقا هماهنگ با همان دست است، تا بیشترین القای احساسی را به کمک زبان بدن به تماشاگر برساند که چقدر وضعیتی که قهرمان داستان در آن قرار گرفته است خطرناک است.
  • حقارت سوژه ای که نگاهِ دوربین روی او افتاده است
    نگاهی که تایرین به جافری در سریال بازی تاج و تخت دارد تا به بفهماند تنها نشستن روی تخت پادشاهی به او اقتدار نمیدهد و این پدر بزرگ و مشاورِ اوست که بر او اقتدار و تسلط دارد. و او در برابر پدربزرگش بسیار حقیر و ضعیف است.

نمای سر بالا :

اگر دوربین موضوع را از زاویه پایین نشان دهد،به آن نمای سر بالا یا Low Angel میگویند که موضوع را با عظمت تر از آنی که واقعا هست نشان میدهد. نشانه اقتدار شخصیتی است که نمای سربالا زاویه دیدش شده است.

از دیگر نمونه های کارکرد نما سرپایین و سربالا،مربوط به فیلم حرامزاده های لعنتی کوئنتین تارانتینو است.

براد پیت در نقش افسر آمریکایی که تنها هدفش کشتن و از بین بردن نازی هاست به کلنل آلمانی میگوید:

وقتی جنگ تمام بشود حتما آن یونیفورم را میسوزونی… ولی اگر دستِ من بود مجبورت میکردم همه عمرت اون رو به تن داشته باشی و به همین دلیل،برنامه دیگه ای برای کلنل دارد.
و روی پیشانی او نقش نماد آلمانِ نازی را حک میکند.

در این سکانس ابتدا:
نمای سر بالا (زاویه سرِ کلنل که روی پیشونی او نماد آلمان نازی حک میشود را داریم)
و سپس:
نمای سر پایین که برادپیت و دوستش را نشان میدهد که بالای سرِ کلنل با خوشحالی نشسته اند و از موضع قدرت از محاکمه او راضی و خوشحال هستند.

بازی تاج و تخت

نمای عینی و نمای ذهنی

نمای عینی که به آن Objective Shot میگویند، نمایی است که دوربین آن را میبیند نماها و زوایایی که گاه شخصیتها نمیتوانند آن را ببینند، نوعی زاویه دانای کل و راوی اول شخص است که به همه چیز آگاه است.

و اما نمای ذهنی که گاه آن را دوربین ذهنی یا همان Subjective Camera مینامند.

نمایانگر زاویه‌ای است که شخصیت فیلم میبیند. گویی که ما داستان را از دریچه نگاهِ آن شخصیت میبینیم.

کارکرد این نما در واقع خود را کاملا جای او میگذاریم و همان شرایط و حالات را تجربه میکنیم. با کمک این زاویه دید ما به دلِ ماجرا میرویم و اتفاقات را ملموس‌تر درک میکنیم.

در این حالت، دیگر شخصیت دیده نمیشود و لنز دوربین جای او را میگیرد و اتفاقات را از دریچه نگاه او به ما نمایش میدهد.

نکته: باید در نظر داشت که چون دوربین ذهنی رابطه‌ای یک طرفه با واقعیت برقرار میکند، نباید در تمام فیلم بکار برود.

زیرا که تماشاگر را خسته و کلافه میکند. این روشِ دوربین ذهنی باید به شکل محدود و در نماهایی خاص استفاده شود.

که یکی از بهترین مثال ها روش استفاده از آن در سری فیلم های هابیت ها و ارباب حلقه ها است و زمانیکه فرودو یا بیلبو بگینز حلقه را دست میکنند و ما وقایع را در برخی حالات به طور کامل از زاویه دید آنها میبینیم.

سکانس ورود به رستوران در فیلم رفقای خوب Goodfellas

وقتی در فیلم رفقای خوب ساخته مارتین اسکورسیزی، شخصیت اصلی داستان یعنی هنری هیل با صدای خارج از تصویر (یعنی صدای راوی که ما آن را نمیبینیم) زمانِ ورودش به رستوران مافیا را تعریف میکند، اسکورسیزی، از دوربین ذهنی استفاده میکند.
او به جای اینکه دوربین خودِ هیل را به تماشاگر نشان بدهد که دور میز شام میچرخد و با اشخاص سلام و احوالپرسی میکند.

کارکرد نما به این صورت است که این دوربین است که دور میزها میچرخد و اشخاصِ پشت میز مستقیم داخل عدسی نگاه میکنند.

دوربین ذهنی این تصور را به تماشاگر میدهد که هرچند خود هیل را نمیبینیم اما او هنوز آنقدر نیرومند و با نفوذ هست که باید رویِ او حساب کرد.

و نیز، استفاده از دوربین ذهنی، نوعی گذر از حافظه شخصیت داستان است، ما همراه با او از حافظه اش گذر میکنیم و آنچه را که او دیده ما نیز میبینیم.

این سکانس همچنین روشی است برای معرفی اشخاص به ما، انگار که ما مهمانِ آن رستوران هستیم و هیل درحالِ معرفی آن اشخاص به ما است.

توضیحی درباره داستان فیلم رفقای خوب تا درکِ بهتری از این مثال داشته باشید:

فیلم درباره هنری هیل یکی از اعضای مافیا است که برای نجات جان خانواده‌اش پیش پلیس رفته‌است و در حال تعریف کردن و لو دادنِ تعداد زیادی از خلافکاران و اطرافیانش است.

زمانیکه داستان تعریف میشود، زمانِ حال است و او پیش پلیس در حال اعتراف کردن است پس آن قدرت و اعتبارِ گذشته را ندارد.
و حضورِ فیزیکی او دیگر پیش مافیا حس نمیشود و در بین ِآنها دیگر آن جایگاهِ گذشته را ندارد، اما از طرفی، زمان(گذشته) بودنش کنارِ آنها انقدر نقشِ پررنگی داشته‌است که هنوز هم، جای او پر نشده‌است و با اینکه دیگر حضور فیزیکی میان آنها ندارد، اما هنور هم بر آن جمع نفوذ و قدرت دارد. و همین لو دادنِ آنها نیز نشان از همین قدرت او است.

نما به عنوان بخشی از کل

فیلم میتواند نماهای خاصی داشته باشد که با هنر زیبایی شناسی و ظرافت هنرمندانه کارگردانی در کلوز آپ یا تصویری چیدمان شده در یک قاب، توحه مخاطب را جلب کند.

اما این مهم است که بدانیم آن تصویر تنها در آن متنِ کلی فیلم است که معنای مورد نظر کارگردان و فیلمنامه نویس را پیدا کرده است وگرنه به تنهایی نمیتوانست معنایی را که هدف کارگردانش بود به تماشاگر القا کند.

جهت درک بهتر کارکرد نما برای شما در ادمه سه مثال از فیلم گذشته اثر اصغر فرهادی می آوریم.

گذشته فرهادی

در این تصویر، هر دو شخصیت اصلی داستان با حسی از نگرانی، تعجب و جستجوگرانه در حالیکه در ماشین نشسته‌اند به عقب نگاه میکنند.

برای کسی که از داستان خبر نداشته باشد، این تصویر چنین معنایی را میرساند که حتما عقب ماشین حادثه‌ای رخ داده‌است و آنها نظاره‌گرش هستند.

اما برای کسانیکه داستان فیلم گذشته را بدانند، با قرار دادنِ این نمای جزئی از فیلم در بستر اصلی فیلنامه به این نتیجه میرسند که این زن و شوهرِ مطلقه، بعد از سال‌ها که فرزندانشان بزرگ شد‌ه‌اند، با هم ملاقاتی دارند و قرار است ناخواسته واردِ حوادثی از گذشته‌شان بشوند.

چیزهاییکه آنها را در گذشته به هم پیوند داده‌است. و با آن ضربه‌ای که در آغاز از عقب به ماشین وارد میشود(در اثرِ دنده عقب رفتنِ زن) هم میفهمیم که احتمال زیاد داستان ناراحت کننده‌ای است که همچون این ضربه، سرتا پای وجود آنها را تکان خواهد داد.

گذشته

تصویر دوم به عنوان بخشی از کل

نمایی که به آن اکستریم لانگ شات نیز میتوان گفت، تصویری از موقعیت مکانیِ محل زندگی همسرِ احمد(علی مصفا)، که بازهم با دانستنِ قصه اصلی، میفهمیم اشاره‌ای ضمنی دارد به زندگی این زن که به بن‌بست رسیده‌است و شاید به همین خاطر است که از همسرِ سابقش درخواست کمک کرده‌است تا به خانه او بیاید.

نماهای گذشته

تصویر سوم  نما به عنوان بخشی از کل:

نمای بالا از سکانسِ پایانیِ فیلم انتخاب شده‌است، جاییکه سمیر بالای سرِ زنِ سابقش در بیمارستان رفته‌است و عطری به پیراهن خودش زده‌است که احتمال میدهد اگر همسرش آن بو را استشمام کند.

ممکن است نشانه‌هایی از حیات در این زن که به کما رفته‌است نمایان شود، و در همین لحظه میبینیم که قطره اشکی از کنارِ چشمِ او به پایین سرازیر میشود.

و این لحظه گره‌گشایی اصلی در داستانِ فیلم است که کارگردان هوشمندانه آن را در قابِ تصویر خود و به عنوان نمای جزء از کل به تماشاگر نمایش میدهد.

 

ادامه این آموزش را از اینجا مطالعه کنید.

این مطالب از سری مقالات مجموعه آموزش درک و تحلیل فیلم  توسط خانم مرضیه زمانی فروشانی تهیه شده.

برای ورود به کانال تلگرام درک و تحلیل فیلم میتوانید روی همین متن کلیک کنید

برای مشاهده ادامه مباحث از فصول آموزش فیلمسازی و فیلمنامه نویسی اینجا کلیک کنید.

هرگونه کپی برداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و درج لینک عیرمجاز است.

مرضیه زمانی فروشانی

خانم زمانی فروشانی کارشناس ادبیات فارسی دانشگاه علامه و کارشناس ارشد نقد فیلم و ادبیات از بیرمنگام انگلستان هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

مطالب مرتبط

دکمه بازگشت به بالا