آکادمی هنر

انواع کات یا برش تصویری در تدوین سینمایی / همراه نمونه (3)

در این نوشته درباره انواع کات یا برش تصویری در تدوین فیلم صحبت خواهیم کرد.

برش یا کات یعنی یک انتقال تصویری که در تدوین ایجاد می شود که در آن یک صحنه (نما) جایگزین صحنه ی دیگری می شود.

این نوشته در سه بخش ارایه شده و قسمت دیگر را از این لینک می توانید بخوانید.

تلاش می شود مثال های کاربردی ارایه شود و همچنین اشاره ای به معنای کات و تاثیر آن بر مخاطب صحبت شود.

برش متضاد Contrast cut

نوعی از انواع برش در تدوین است که نماهایی که به هم برش می‌خورند ماهیتی متفاوت از یکدیگر دارند.

نوشته های مشابه

مثلا صحنه ای از فیلم  اصغر فرهادی  جدایی نادر از سیمین 1389 در راهروی دادگاه که دختربچه‌ی آن خانوم کارگر به پاهای در زنجیرِ متهمان نگاه می‌کند و بعد چهره معصوم و ترسیده و نگران او را می‌بینیم.

استفاده از  برش متضاد در القای تصویرِ متضادِ آن خویِ گناهکار با این ذاتِ معصوم است، و اشاره کارگردان به این حقیقتِ تلخ که جایِ بچه که در اینجور فضاهای آلوده و سیاه نیست.

در سکانس دیگه از فیلم  جدایی نادر از سیمین، باز هم دو نما در کنارِ هم چیده شده که به معنی تضادِ طبقاتی و فقرِ مادی و سوادِ اجتماعی و فرهنگی دو دختر و خانواده اونهاست که یکی از طبقه کارگر و دیگری از طبقه متوسط اجتماع هستند

و  اصغر فرهادی برای تکمیلِ کلام و معنیِ فیلم ، قبل از این سکانس و قبل از  برش متضاد ، سکانسِ مقابل قاضی را نشان میدهد و این دو خانواده را در مقابل هم تعریف می‌کنه که چه تفاوت فرهنگی در حرف زدن و رفتار آن‌ها هست

 برش شکلی form cut و match cut برش تطبیقی

دو نمونه از انواع برش در تدوین هستند که شامل برشی از یک شیء به شیء مشابه اند.

مشابه برش تطبیقی است، که در آن یک نما با نمای دیگر انطباق دارد و انقدر نرم و هموار جانشین نمای قبل می‌شود که انگار میان این دو هیچ وقفه‌ی زمانی و مکانی وجود ندارد.

حرکت میانِ این دو نما، و از شیء به شیء دیگر، تلاشی است برای تداعی یک مفهومِ ثانویه مثلا:

روندِ تکامل بشر

تصاویری که میتوانند معنای مشابه داشته باشند.

دایره، مفهومی از دایره‌ای بودنِ زمان و تکرار ِ اتفاقات زندگی است.
داستانی که تعریف میشود عمری به درازایِ تاریخ دارد

مثال 1: اودیسه فضایی / استنلی کوبریک

در فیلم 2001: اودیسه فضایی (1968) اثری از  استنلی کوبریک، در نمای ِ اول میمونی تکه استخوانی را به هوا پرتاب می‌کند.

سپس برشِ شکلی اتفاق میافتد و نمایِ بعد با تصویری از یک سفینه فضایی آغاز می‌شود

برش از استخوان >>> به سفینه فضایی با همان شکل و ترکیب

این کنارِ هم قرار گرفتنِ استخوان و سفینه فضایی و حرکتی که در آسمان اتفاق میافتد، شرحِ بی کلامی است از حرکت در زمان، مسیرِ طولانی که تکامل بشر که تنها در چند ثانیه به تماشاگر نشان داده شده.

هنرِ یک فیلم سینمایی همین است که به جایِ حرف زدن و شرح و تفصیل، بتواند با تصاویر مفهومِ خودش را برساند.

این مساله با انواع برش در تدوین می تواند رخ بدهد.

هنرِ سینما -تصویر(Picture) = القایِ مفاهیم در سکوت است .

این کارِ بیننده است که به کشفِ سکوت بپردازد و همین کار است که فیلم دیدن را برای مخاطب جذاب و سرگرم کننده میکند و او را به فکر دعوت میکند.
همین تلاش برای پر کردنِ فضاهای سکوتِ میان ِ تصاویر

پینوشت:

شاید فیلم اودیسه فضایی از جهت جذابیت و کیفیت برای بیننده عصر امروز جذابیت کمی داشته باشد.

اما اشاره به آن از آن جهت که از پیشروانِ تکنیک های  تدوین و  کارگردانی است و در عصرِ خودش به مضمونی خاص اشاره کرده بود.

در دنیای آکادمیک و سینمای بین الملل همواره محلی از اعراب است و به آن اشاره میشود.

و نیز در لیست 250 فیلم برتر جهان (سایت IMDB) جای دارد.

مثال 2:

در بررسی انواع کات ( برش ) در سینما و تدوین به فیلم only lovers left alive 2013 اثری از جیم جارموش را بررسی می کنیم.

شرح سکانس:

سکانسِ آغازین از نمایشِ و تعریفِ زندگی دو شخصیتِ اصلی فیلم است.

در این صحنه  از حرکتِ دایره‌وار در کهکشان شروع می‌شود و به آرامی در نمایِ بعدی با تکنیک  برش شکلی به یک حلقه گرامافون می‌رسیم.

این حرکتِ چرخشی، که در ادامه هر دو شخصیتِ زن و مرد را نیز با  نما جرثقیلی به ما نشان می‌دهد، در تلاش برای القایِ حسِ آن‌هاست

حسی از خلصه، گیجی، و در عینِ حال، چرخشی که گویی دارد آن دو را در هم ترکیب و یکی می‌کند.

زن و مردی که انگار مکملِ یکدیگر هستند و حضورِ یکی تکمیل کننده حرکت و حضورِ دیگری است.

و چون نمایِ آغازین از آسمان آغاز شد، می‌توان گفت این دو آدم و حوا هستند، که بر زمین هبوط کرده‌اند.

و حالا در این دنیا،گیج و سرگردان هستند و از آنجاییکه هر دو در اتاق هایی تنها نشان داده می‌شوند، انگار که بیگانگانی هستند که در تنهایی خود فرو رفتنه‌اند.

 

مثالی دیگر :

 

در فیلم memento  2000 ساخته ای از #کریستوفر_نولان، که داستان مردی است که حافظه کوتاه مدت خود را از دست داده است و سعی دارد قاتل زنش را پیدا بکند، سکانسی است، که نشان از استیصال او دارد.

بدین ترتیب که نه میتواند همسرش را فراموش بکند و نه میتواند با غمِ دوری اون کنار بیاید

به همین دلیل سعی می کند خاطرات و چیزهایی که او را یادِ همسرش می اندازد را بسوزاند.

کارگردان با استفاده از  برشش شکلی از آن کتاب ، به سکانسِ اتاقِ خواب و همسر شخصیت اصلی می رود.

و میبینیم که همسر او دارد همان کتاب را می خواند.

این پرش در زمان، رو به عقب و در گذشته، با برش شکلی اتفاق افتاده است.

پرشی خیلی نرم که به کمک آن وارد ذهن آن مرد شدیم، و بعد، دوباره با برشی رویِ کتاب، به زمانِ حال برمی گردیم

و می بینیم که اینبار ساعتی را در آتش می اندازد.

ساعت که نشانی از زمان و خاطرات هست، و با خودش می گوید:

《احتمالا قبلا هم سعی کردم وسایلت را بسوزانم، یادم نمی آید که فراموشت کرده باشم.》

تلاش برای سوزاندن زمان، به نشانه تلاشِ این شخصیت برای سوزاندن خاطرات و گذشته ای است که همسرش در آن حضور دارد.
تلاش برای پاک کردن زمان گذشته، زمانی از زندگیش که همسرش در آن حضور داشته است.

 

این مطالب از سری مقالات مجموعه آموزش درک و تحلیل فیلم  توسط خانم مرضیه زمانی فروشانی تهیه شده.

برای ورود به کانال تلگرام درک و تحلیل فیلم میتوانید روی همین متن کلیک کنید

برای مشاهده ادامه مباحث از فصول آموزش فیلمسازی و فیلمنامه نویسی اینجا کلیک کنید.

هرگونه کپی برداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و درج لینک غیرمجاز است.

 

تجربیات و سوالات خود را در قسمت نظرات برای ما بنویسید.

مرضیه زمانی فروشانی

خانم زمانی فروشانی کارشناس ادبیات فارسی دانشگاه علامه و کارشناس ارشد نقد فیلم و ادبیات از بیرمنگام انگلستان هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا