رابطه فروش آثار هنری، آمار ها و محاسبات تجاری
تا به حال به رابطه فروش آثار هنری، آمار ها و محاسبات تجاری فکر کرده اید؟ در بازار تجاری هنر جای این بررسی ها خالی است.
نوشته شده توسط هوگو لیو ، دانشمند ارشد Artsy
ترجمه اختصاصی برای سلام ثبت نام
دنیای هنر پر از دوگانگی است. از یک طرف ، هنر شگفتی انسانیت است و شاهکارهای عمومی مانند شب پرستاره و مونالیزا را به ما هدیه می دهد.
حضور مخاطبین در موزه در سطحی است که رکورد زده است و هنر “لیست آرزوها” bucket list معیاری صحیح برای سنجش تعامل جامعه با هنر است.
از طرف دیگر ، علی رغم داشتن ابعاد 45-65 میلیارد دلار ، بازار هنر (و در نتیجه تعداد زیادی از افراد شرکت کننده در بازار) مسلماً بسیار کم و کم عمق است.
دنیای هنر غالباً به عنوان نخبه گرایانه و استثنایی مورد انتقاد قرار می گیرد و بازار هنر برای پیمایش نسبتاً مات و چالش برانگیز است.
من به عنوان یک دانشمند داده که در مورد سلیقه و پیش بینی روند کار کرده است ، کشف کرده ام که چرا این پویایی وجود دارد و آنچه که جهان هنر می تواند از صنایع دیگری که بینش داده ها به آنها تصمیم گیری آگاهانه می دهد ، یاد بگیرد.
یک آمار آشکار در مورد افرادی که در بازار شرکت نمی کنند این است که از 16.5 میلیون نفر با ثروت بالا در جهان (افرادی که حداقل 1 میلیون دلار پول نقد دارند) هستند.
و شاید کمتر از 0.1 درصد را بتوان به عنوان جمع کننده جدی هنرهای معاصر حساب کرد (کسانی که سالانه حداقل 50 هزار دلار هزینه می کنند).
این به این دلیل نیست که هنر شناخته شده یا دوست داشتنی نیست.
طبق اعلام انجمن موزه های آمریکا ، هر ساله تقریباً 850 میلیون بازدید از موزه های آمریکا صورت می گیرد که بیش از تعداد بازدید از همه مسابقات ورزشی و پارک های موضوعی لیگ برتر است.
اکثر آثار هنری “با ارزش بالا” در بازار هنر با هزینه اتومبیل ، قایق ، کیف دستی لوکس و ساعت قابل مقایسه است و در بسیاری از موارد ممکن است ارزش پول خریداران را نیز بهتر نگه دارد.
تردید در خرید و فروش اثر هنری شاید بیشتر مربوط به عدم درک ، اعتماد و اطمینان به چگونگی ارزش گذاری هنر باشد ، پویایی که با تیرگی دنیای هنر بیشتر می شود.
برای رشد بازار هنر ، هم از نظر ارزش کل و هم از نظر تعداد شرکت کنندگان درگیر ، ما باید درک ، اعتماد ، گشودگی و اعتماد به نفس بیشتری در ارزیابی هنر و اثر هنری داشته باشیم.
برای درک اینکه چگونه داده های بازار می توانند بازار هنر را دگرگون کنند ، من اغلب در مورد نمونه هایی از صنعت فکر می کنم که تحلیل داده ها تأثیر زیادی بر آن ها گذاشته اند مانند بیس بال.
کارت های بیس بال و آمار بازیکنان
بیش از هر سرگرمی دیگری ، داده ها همیشه نقشی برجسته در بیس بال داشته اند.
جمع آوری کارت هایاطلاعات بیس بال به محبوبیت این ورزش و ارتقا بازیکنان آن به قهرمانی های ملی کمک کرد.
آنها با آمار مشهور مانند منابع انسانی و RBI ، یک واژگان قابل فهم برای ارزیابی و ارزش گذاری از بازیکنان ارائه دادند.
سوابق بیس بال افسانه ای است (نگاه کنید به 61 بازی خانگی راجر ماریس) و اغلب بحث برانگیز (نگاه کنید به 73 بازی خانگی باری باند).
آمار بیس بال نوعی قصه گویی داده است و آنها ابعاد دیگری از جذابیت برای طرفداران را به این سرگرمی اضافه کرده اند.
رکب (Moneyball ) و مدیریت تیم
همانطور که آمار بیس بال با پیشرفت در sabermetrics (رشته دانشگاهی مطالعه آمار بیس بال) پیچیده تر می شود ، این ورزش شاهد سرمایه گذاری های کلانی از موج جدیدی از مدیران داده و صاحبان داده است که با ارزیابی منطقی ، تحلیلی از بازیکنان مطلع می شوند و از داده ها برای فعالیت و به خطر انداختن تجارت خود استفاده می کنند.
تصمیمات هجوم سرمایه مبتنی بر داده و سرمایه گذاری به این ورزش منجر به ایجاد استادیوم های مدرن ، قابلیت دسترسی به پخش و پیشرفت های فنی در تجربه مشاهده مانند ردیابی زمین بازی در زمان واقعی شده است.
آیا می توانیم داده های مشابه و دسترسی آسان برای بازار هنر ارائه دهیم و آیا این امر خریداران و فروشندگان جدید را وارد بازی می کند؟
گفته می شود که خریداران هنر اغلب تحت تأثیر احساسات قرار می گیرند.
این درست است یا نه ؟ ما همچنین باید از مشارکت شرکت کنندگانی که مایلند داده ها برای کاهش خطر تصمیمات عاطفی خود باشند ، استقبال کنیم.
برخی نگرانند که داده های بیشتر در هنر ، هنر را به چیزی شبیه به یک کلاس دارایی تبدیل کند که توسط بانکداران مدیریت می شود.
با این حال ، من معتقدم که خریداران هنر همچنان با آنچه دوست دارند و اینکه کدام اثر هنری عمیقاً در آنها طنین انداز است هدایت می شوند ، و اینکه بینش داده ها فقط به تقویت تعامل و اعتماد به نفس آنها در هنگام خرید یا فروش کمک می کند.
به هر حال ، به ندرت می توان طرفدار آمار بیس بالی را پیدا کرد که طرفدار بازی بیس بال نباشد!
توضیح تکمیلی درباره بازار هنر و آمار
امروز مرز ميان تجارت و بازار فروش کالا با فرهنگ و هنر از بين رفته و هر گروه براي دستيابي به اهداف خود به ديگري وابسته شده است.
هنر جايگاه ويژه اي در اقتصاد جهاني دارد و ظهور پايگاه هاي قدرتمند و موثر و نقش آفرين به عنوان ميانجي موجب تعامل آشکارتر هنر و تجارت شده است.
ميانجي ها مي توانند معرف هرآن چيزي شناخته شوند که ميان اثر هنري و پذيرش آن مداخله مي کنند.
بایستی ضمن بررسي نقش تعاملي هنر و تجارت به عملکرد ميانجي ها در ارزشگذاري، معرفي و فروش آثار هنري پرداخت.
با توجه به يافته هاي موجود که حاکي از رشد روز افزون بازارهاي هنري در نتيجه مشارکت ميانجي هاي مربوطه است، پرداختن به اين مبحث و بيان چالش هاي موجود ضروري به نظر مي رسد.
در پاسخ به اين پرسش که «چه عواملي در تعامل هنر با دنياي اقتصاد و تجارت بيشترين تاثير را دارند؟» به اين نتيجه مي رسیم که مداخله و مشارکت عوامل ميانجي و کنشگران مختلف، در تعاملي معين با دو مقوله مورد بحث قرار گرفته و گستره دامنه فعاليت و ترکيب آنها به عنوان شبکه اي از معنا و ارزش هاي اجتماعي مي تواند موجب رشد هنر و اقتصاد و درک بيشتر فرهنگ شود.
شناخت بيشتر در اين زمينه، مي تواند بر غناي دستاوردهاي هنري، فرهنگي و نيز اقتصادي بيافزايد.
از احمدیان باغبادرانی، ص.، و افضل طوسی، ع.، و حسامی کرمانی، م. (1393). نقش تعاملی هنر, تجارت و پایگاه های موثر از منظر نشانه شناسی. باغ نظر, 11(31), 55-66. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=233015
