عوامل پنجگانه کارگردانی فیلم
عوامل پنجگانه کارگردانی فیلم
عوامل پنجگانه کارگردانی فیلم چیست؟ پاسخ به این سوال می تواند وظایف کارگردان را تا حدود زیادی مشخص کنند.
کارگردان موظف است تا به وسیله ی تمهیداتی که می اندیشد فیلم نامه را به جذاب ترین و حرفه ای ترین شکل به تصویر بکشد.
و در این راه آموزش کارگردانی فیلم راهنمای کامل فیلمسازی باید از ذوق هنری و تجربه اش استفاده کند.
عواملی که در اینجا به نام عوامل پنجگانه از آن ها اسم برده شده ، در این زمینه بسیار مهم هستند.
و عواملی هستند که در تفاوت یک فیلم خوب از یک فیلم بد بسیار مؤثر خواهند بود :
۱ – کمپوزیسیون در تصویر *
۲ – توازن *
۳ – پرسپکتیو *
۴ – خط فرضی *
۵ – ترانزیشن.
کمپوزیسیون چیست؟
در لغت به معنای ترکیب و ترکیب بندی است.
در سینما و در تصویر ، کمپوزیسیون به معنای چگونگی قرار گرفتن عناصر موجود در صحنه است.
از جمله دکورها ، اجسام ، نور ، رنگ ها و شخصیت ها در کنار یکدیگر است
و به عبارت کلی ، ترکیب کلی صحنه ای که قرار است فیلم برداری شود.
اصولا تمام اجسام قابل رویتی که در زاویه دید انسان یا دوربین قرار میگیرند ، دارای کمپوزیسیون هستند
ولی شاید کمپوزیسیون یا ترکیب بندی آن ها خوب و مطلوب نباشد
اهمیت کمپوزیسیون چیست؟
کمپوزیسیون بر شیوه درک هر بیننده از تصاویر ، بر واکنش احساسی او نسبت به شخصیت ها و رخدادهای فیلم و در نهایت بر خوش آمدن یا خوش نیامدنش از فیلم اثر خاص و ناخود آگاهی دارد.
در واقع باید گفت که کمپوزیسیون مطلوب به تماشاگر کمک میکند تا چشمانش از دیدن فیلم لذت ببرند
و یا به عبارتی جاذبه های بصری فیلم بیشتر و مطلوب تر شود.
کمپوزیسیون مطلوب عناصر با اهمیت درون قاب را به تماشاگر گوشزد می کند و همچنین به تشدید با احساس نما کمک میکند.
توازن (بالانس) چیست؟
حالتی از تصویر است که اگر کادر را به دو بخش تقسیم کنیم ، اشیا و اجسام قرار گرفته در هر قسمت در حالت موازنه و مساوی قرار میگیرند.
به این معنی که در تصویری که تماشاگر بر پرده می بیند به نظر نمیرسد که در بخشی از آن ازدحام زیاد است و در بخش دیگر ، کادر خالی و تهی است.
اهمیت توازن چیست؟
کارگردان باید تلاش کند که تصویری که بر پرده نقش میبندد تا حد ممکن از نظر بصری زیبا و جذاب باشد
و در عین حال متناسب با فیلمی که میسازد و مفهومی که در آن مستتر است باشد.
توازن کمک میکند تا تصویری پیش روی تماشاگر منسجم به نظر برسد و این گونه نباشد که گویی کفه قستی از کادر از قسمت دیگر سنگین تر است.
در حالتی که تصویر نامتوازن است توجه تماشاگر ناخودآگاه تنها به قسمتی که ازدحام دارد جلب میشود و گویی بخش دیگر وجود ندارد و به این ترتیب نیمی از کادر به هدر میرود.
پرسپکتیو در سینما چیست؟
این واژه در سینما ناظر بر شیوه ی به نمایش در آمدن اشیا و روابط فضایی آن ها با یکدیگر در سطح صاف و تخت پرده است
به این معنی که تماشاگر باید دوری و نزدیکیه اشیا و فاصله ی آن ها از یکدیگر را در تصویری که میبیند را حس کند.
هر بیننده ای که تصویری را بر پرده سینما میبیند در ذهن خود برای آن عمق قائل میشود چون بر این شیوه عادت کرده است.
اما فیلمساز علاوه بر آنکه میتواند روی تخیل تماشاگر حساب کند.
در ضمن باید بکوشد که توهم عمق را در صحنه خلق کند و به آن حال و هوای واقعی بدهد.
پرسپکتیو صحنه و روابط فضایی اشیا عمدتا به عوامل زیر بستگی دارد :
۱ – فاصله دوربین از صحنه *
۲ – نوع عدسی مورد استفاده *
۳ – میزان باز بودن دیافراگم *
۴ – میزان نور
خط فرضی چیست؟
خط فرضی که با توجه به موقعیت و عملکرد کاررکترها کشیده میشود
و دوربین باید یک سوی این خط قرار بگیرد و نباید این خط توسط دوربین شکسته شود.
شکسته نشدن این خط توسط دوربین به این معنی است که وقتی قرار باشد از یک صحنه چند نما گرفته شود باید در هنگام گرفتن هر نما دوربین در همان سمتی از خط فرضی قرار گیرد که در نمای اول از این صحنه قرار داشته.
اهمیت خط فرضی چیست؟
آموزش کارگردانی فیلم راهنمای کامل فیلمسازی
رعایت نکردن خط فرضی و شکستن آن موجب میشود که وقتی چند نما از چند فاصله یا زاویه مختلف به هم پیوند میخورند در دید بیننده اختلال ایجاد شود.
همچنین شکستن خط فرضی در حالتی که سوژه در حال حرکت است موجب میشود در دو نمای پی در پی از آن سوژه ، حرکت در نمای دوم معکوس و یا در جهتی دیگر از نمای اول به نظر برسد.
رعایت خط فرضی در صحنه هایی که تعداد شخصیت های آن زیاد است بسیار دشوار میباشد.
در این حالت کارگردان جزئیات هر نما و محل قرار گرفتن دوربین را به منشی صحنه میگوید که دقیقا بنویسد در هنگام فیلمبرداری از نمای بعدی ناخواسته خط فرضی را نشکند.
ترانزیشن چیست؟
ترانزیشن یا انتقال عبارت است از هر تکنیکی که در تغییر صحنه و ایجاد ارتباط ، به ویژه از صحنه ای به صحنه ی دیگر مورد استفاده قرار گیرد که معمولا معرف تغییر در زمان یا مکان است.
باید توجه داشت منظور از ارتباط چیزی به جز خط سیر داستان است ، یعنی برقراری ارتباطی جذاب و بدون ایجاد پرش در ذهن تماشاگر.
اهمیت ترانزیشن چیست؟
برای انتقال از صحنه ای به صحنه دیگر ، آسان ترین کار آن است که آن دو صحنه را بدون هیچ تمهید اضافه ای به هم وصل کنیم ،
اما این کار ممکن است در ذهن تماشاگر اصطلاحا پرش ایجاد کند