چگونه فیلم ببینیم؛ ساختارها و درونمایهها
به گزارش دریچه سینما؛ پوریا یزدانی ؛ فیلمهایی كه بر روی سبك، بافت یا ساختار تأكید دارند، اغلب از نظر تجاری موفقیت چندانی ندارند چون تعداد زیادی از تماشاگران یا آمادگی تجربههایی از این دست را ندارند و یا با چنین دیدگاههای سینمایی راحت نیستند. فیلمهایی مثل یادگاری (۲۰۰۰) ساختهی كریستوفر نولان، به اصطاح آثار راحتالحلقومی نیستند كه بشود توی سالن سینما نشست یا روی لپتاپ تماشایشان كرد.
تمركز بر ایدهها
در بسیاری از آثار جدی سینمایی، كنش و شخصیتها، اهمیتی بیش از مفهوم خود فیلم دارند؛ آنها به روشن ساختن برخی از مفاهیم زندگی میكنند، باعث میشوند تا تماشاگر با تجربههای بشری آشنا شود و یا وضعیت انسان در جامعهاش از طریق این كنشها و شخصیتها به نمایش گذاشته میشود. ممكن است ایده یا فكر اصلی فیلم به طور مستقیم از طریق رخدادی خاص یا شخصیت بهخصوصی به آنها ربط پیدا كند. البته، خیلی اوقات ایده یا فكر اصلی فیلم به شكل ماهرانهای در دل فیلم مطرح میشود كه ما را به چالش میكشد و باید تلاش كنیم تا تعبیری را بیابیم كه از نظر ما كاملاً با چهارچوب فیلم هماهنگی دارد. این رویكرد غیرمستقیم باعث میشود تا تعابیر متنوعی نسبت به فیلم ایجاد شود كه البته نباید با چهارچوب ایده یا فكر اصلی فیلم در تضاد باشند.
به احتمال نخستین گام برای شناخت ایدهی هر فیلمی آن است كه بتوانیم موضوع فیلم را در یك جمله یا یك عبارت به زبان بیاوریم، مثلاً حسادت، بیعدالتی، پیشداوری. یادمان باشد كه شناسایی موضوع حقیقی فیلم، نخستین گام ارزشمند برای تجزیه و تحلیل یك فیلم به شمار میآید. اگر توانستیم موضوع فیلم را در یك عبارت یا یك جمله خلاصه كنیم، احتمالاً با یكی از موارد زیر روبهرو هستیم:
۱-مفاهیم اخلاقی: فیلمهایی كه جملههای اخلاقی در آنها شنیده میشود، قصدشان آن است كه از ابتدا ما را با استدلالی عقلی یا یك قاعدهی اخلاقی بهخصوص متقاعد كنند تا ترغیب شویم كه چنین قاعدهای را در زندگی خودمان به كار بگیریم. قواعدی از این دست اغلب به شكل كلمات قصار هستند «عشق به پول ریشهی همهی بدیهاست.» البته فیلمهای امروزی به مفاهیم اخلاقی مهمی میپردازند و كمتر پیش میآید بر روی یك نكته تأكید كنند و ما هم باید مراقب باشیم كه یك مفهوم اخلاقی را با یك جملهی قصار اشتباه نگیریم. فیلمهایی مانند تاوان (جو رایت، ۲۰۰۷) یا بازدید كننده (۲۰۰۷) ساختهی تام مككارتی ما را وادار میكنند تا با دقت به نتایج تصمیمهای اخلاقی خودمان فكر كنیم.
۲-حقیقت ماهیت بشری: این فیلمها اساساً با آثاری كه بر روی شخصیتی خاص تأكید میكنند؛ تفاوت دارند. شخصیتها این نوع فیلمها به چیزهایی ورای خودشان فكر میكنند. آنها نمایندهی همهی بشریتاند و برای ترسیم حقایقی جهانی پیرامون ماهیت انسان و انسانیت از آنها به عنوان ابزاری سینمایی استفاده میشود. درفیلمی مانند جایی برای پیرمردها نیست (۲۰۰۷)، شخصیتی كه خاویر باردم نقش او را بازی میكند و یا فیلیپ سیمور هافمن فقید در سینکداکی نیویورك (۲۰۰۸) ساختهی چارلی كافمن، تجسمی از لایههای كمشمار تمدن بشریاند یا نمادی از واقعیت زندگی هستند كه از زندگی آدمهای متمدن طرد شدهاند.