عکسی از کودکان آماده جنگ که عکاسش را به زندان انداخت.
✍️ گوشه
عکس ویکتور بولا، عکاس و سینماگر روسی از صدها کودک و نوجوانِ پیشاهنگ در شوروی با ماسک ضدگاز، کودکانی شانه به شانه هم با قیافههایی ترسناک، در جهان شهرت یافت چون عکاس آن بازداشت و تبعید شد.
عکس او به جای نشاندادن غرور ملی، تفسیر حماقتآمیز و سفیهانهای از جنگ بود و در حقیقت معصومیت از دسترفته این کودکان را با آن ماسکهای هراسآور نمایش میداد. این عکس قرار بود قدرت سران شوروی را نشان دهد، اما نمایشی بود از حماقت، خشونت، بیفکری و خودخواهی سران شوروی.
سال ۱۹۳۷ بود، چهارسال قبل از محاصره مرگبارِ لنینگراد و این کودکان بعد از عملیات آزمایشیِ حمله دشمن فرضی با شعار همیشه آماده مقابل دوربین او ایستادند.
این تصویر باید مثل بقیه عکسهای سفارشی دولت، غرور ملی را نمایش میداد و کشوری را به جهان معرفی میکرد که از برکت مبارزان و سربازان نوجوان شجاعِ آموزشدیده مجهز برخوردار است، اما بسیاری از همین کودکان در این عکس، چهارسال بعد در محاصره وحشتناک لنینگراد (از سوی آلمان و فنلاند) جان خود را از دست دادند؛ در اثر گرسنگی و جنگ و قحطی و کشتار، در همان مبارزههایی که برایش آمادگی پیدا کرده بودند.
عکسی از کودکان آماده جنگ
اینها کودکان ۹ تا ۱۵ سالهای بودند که به اجبار برای دفاع از کشور آموزش میدیدند تا در کمترین زمان ممکن، اسلحه پُر و خالی کنند، پوتین واکس بزنند، سنگر حفر کنند، سینهخیز بروند و کودکی را در گل و لای و سنگلاخ بگذرانند تا پرورش شهروندان ایدهآل شوروی با جوانان بسیجشده و آماده به جنگ را به رخ دنیا بکشند.
هزاران کودک از بین همین بچهها، بعدها در نبردها به عنوان کارکنان نظامی، در مقاومت علیه آلمان نازی به عنوان پارتیزان و همینطور در اردوگاههای کار اجباری جان باختند.
اینها گوشتهای دم توپ بودند برای شعارهای تهی ما قدرتمندتریم و تابلوهای شهری و پارچهنوشت میدانها در جماهیر شوروی، برای نمایش بزرگی و عظمت، برای نشاندادن تقدس جنگ و قدرتنماییِ پشت میزنشینها، برای اینکه سران کشور در امن و امان و سیر و گرم و آرام و مطمئن به زندگی خودمحورانه خود ادامه دهند، در کنار خانواده و فرزندانی معاف از سختی و گرسنگی و جنگ و قحطی و ترس.
اما این عکس ویکتور بولا نشانی از غرور ملی و قدرتنمایی نداشت. نشانهای بود از مسئولانی که کودکان، دمدستیترین و راحتترین قربانیانشان هستند برای بقا و ماندن پشت میزها؛ نمایشی از حماقت، خشونت، بیفکری و خودخواهی سران کشوری که پشت خون این کودکان پنهان میشدند تا بمانند.
ویکتور بولا، عکاس و فیلمساز روس، کمی بعد از گرفتن عکس اول در سال ۱۹۳۷ و از جمله به دلیل اینکه روش عکاسی و فیلمسازیاش پروپاگاندا، جَوسازی و به نفع و در تبلیغ رژیم شوروی نبود، از انجام هرگونه کار هنری منع شد، از مقامش در استودیوی عکاسی خودش برکنار شد، بارها بازجویی شد، بازداشت شد و به اتهام جاسوسی و «دشمن مردم» بودن، به مناطق سردسیر تبعید شد و طبق اسنادی که خانوادهاش داشتهاند در تبعید و اردوگاه کار اجباری، اعدام شد.
عکسی از کودکان آماده جنگ
گفته میشد عکس او به جای نشاندادن غرور ملی، تفسیر حماقتآمیز و سفیهانهای از جنگ به وجود آورده و در حقیقت معصومیت از دسترفته این کودکان را با آن ماسکهای هراسآور ضدگاز نمایش داده است. این عکس قرار بود قدرت سران شوروی را نشان دهد، اما نمایشی بود از حماقت، خشونت، بیفکری و خودخواهی سران شوروی.
📷 Picture: Viktor Bulla, Pioneers in Defense Drill,1937.
📷 Pictures: School Children at the Desactivation Lessons by Sergei Vasin, Arkady Shaykhet, Yuri Kuydin, Rustam Mukhametzyanov and..
از کانال محترم گوشه
🔗 عکس اول و دوم از ویکتور بولا، عکسهای بعدی از سرگئی واسین و…