آکادمی هنر

انواع کات یا برش تصویری در تدوین سینمایی / همراه نمونه (1)

در این نوشته درباره کات یا برش تصویری در تدوین صحبت خواهیم کرد.

برش یا کات یعنی یک انتقال تصویری که در تدوین ایجاد می شود که در آن یک صحنه (نما) جایگزین صحنه ی دیگری می شود.

این نوشته در سه بخش ارایه شده و قسمت دیگر را از این لینک می توانید بخوانید.

تلاش می شود مثال های کاربردی ارایه شود و همچنین اشاره ای به معنای کات و تاثیر آن بر مخاطب صحبت شود.

و سپس  برخی از انتقال ها ( ترانزیشن ) نیز معرفی می شوند.

در ادامه این نمونه ها را به صورت مختصر معرفی می کنیم و در قسمت های بعد درباره پنج برش یا کات سینمایی مهم توضیح خواهیم داد.

انواع برش بین دو نما

  • برش ضمن حرکت (Cutting on Action): کات زدن در تدوین فیلم از نمایی به نمای دیگر وقتی سوژه هنوز در حال حرکت است.
  • بُرون بُرش (Cut Away): برش زدن به نمای اینسرت یک شیء، عنصر یا تصویر ذهنی شخصیت و بازگشت به نمای قبلی.
  • برش متقاطع (Cross Cutting): رفت و آمد بین دو لوکیشن مختلف به طور موازی، که به آن تدوین موازی یا پارالل هم می‌گویند.
  • برش پرشی (Jump Cut): برشی که موجب پرش در نما می‌شود تا برای مثال نشان دهنده گذر زمان باشد.
  • برش تطبیقی (Match Cut): برش از یک نما به نمای مشابهی که از نظر ترکیب‌بندی یا حرکت با نمای قبلی مطابقت دارد. گاهی نیز این انطباق در گفتار وجود دارد که به آن برش تطبیقی کلامی می‌گویند.

انواع انتقال بین دو نما

  • وضوح تدریجی / خروج تدریجی (Fade in / Fade out): زمانی که تصویر به تدریج از میان سیاهی ظاهر شده یا به سیاهی می‌گراید.
  • دیزالو (Dissolve): وقتی چند فریم پایانی یک نما در چند فریم آغازین نمای بعدی ترکیب می‌شود.
  • برش ضربتی (Smash Cut): انتقال ناگهانی و غیرمنتظره از یک نما به نمای دیگر.
  • انتقال IRIS: بیشتر در گذشته استفاده می‌شد و طی آن با بستن دیافراگم تصویر به سیاهی فرو می‌رفت و با باز کردن آن تصویر از سیاهی ظاهر می‌شد.
  • روبش (Wipe): جابجایی بین نماها از طریق روبش تصویر که انواع گوناگونی دارد.
  • برش نامرئی (Invisible Cut): برشی که تعمداً پنهان می‌شود تا تصور یک برداشت طولانی را به بیننده بدهد.
  • برش L یا L-Cut: نوعی انتقال صوتی بین دو نما که در آن صدای نمای قبلی در نمای بعدی امتداد می‌یابد.
  • برش J یا J-Cut: نوع دیگری از انتقال صوتی که در آن ابتدا صدای نمای بعدی شنیده و سپس تصویر آن دیده می‌شود.
  • برش Morgh: نوعی برش dissolve از نوع Visual Effects می باشد. که با ترکیب بین دو نما، بیینده تغییر وضعیت دو شی را بصورت تبدیل یکی به دیگری احساس نمیکند.
انتقال در تدوین فیلم

در مجموع در منابع کلاسیک به 12 نوع کات ( برش )  و انتقال تصویر سینمایی در تدوین اشاره می شود.

اینجا خلاصه ای از این تعاریف را می خوانید

1. استاندارد

این نوع برش از برش های اولیه است ( همچنین با نام hard cut شناخته می شود) که دو کلیپ را به یکدیگر متصل می سازد، به این صورت که آخرین فریم یک کلیپ به اولین فریم کلیپ بعدی متصل می شود.
این نوع برش رایج ترین نوع برش است و همانند سایر انواع برش ها، احساسات و مفهوم خاصی به دنبال ندارد.

2. کات برش یا جامپ کات در تدوین

این نوع برش زمان را به جلو می برد.
این برش معمولا در یک فریم یا کمپوزیسیون انجام می شود و در مونتاژها ( در ادامه) چندین بار استفاده می شود

کات پرش، روشی است که اجازه می دهد تا تدوینگر در زمان به جلو حرکت کند.

3. کات L و کات J

برش های J و L بسیار رایج هستند. نام این برش ها از ترتیب کلیپ ها در نرم افزار تدوین برگرفته شده است.
برش L زمانی به کار می رود که صدای کلیپ A را در کلیپ B ادامه می دهید.
برش J برعکس برش قبلی است، یعنی صدای کلیپ B وارد شده و ما هنوز شاهد کلیپ A هستیم.
تقریبا هه ی مصاحبه های مستند با استفاده از برش های J و L تدوین شده اند.

بگذارید ابتدا در مورد کات L صحبت کنیم.
این روش تدوین، نه تنها توسط فیلمسازان روایی مورد استفاده قرار می گیرد بلکه مورد علاقه فیلمسازان مستند و فیلمبرداران تجاری نیز می باشد.
معنی کات L این است که حتی اگر به یک شات دیگر حرکت کرده باشیم، شما صدا را قبل از شات قبلی می شنوید.
با این بیان، مخاطبان در حال تماشای کلیپ B هستند اما هنوز صدای کلیپ A را می شنوند.

کات J

کات J اصولاً برعکس کات L است. در این روش قبل از دیدن تصویر، صدای آن را می شنویم.
بنابراین، مخاطبان در حال تماشای کلیپ A هستند اما صدای کلیپ B را می شنوند.
این نوع کات اغلب در همه نوع فیلم سازی به کار می رود، اما شما می توانید اغلب آن را در زمینه مصاحبه ببینید.
درست مثل کات L، در راستای گفتگوهایی که به مخاطبان داده می شود، می توانید اطلاعات بصری بیشتری به مخاطبان خود ارائه کنید.

4. کات روی حرکت

این نوع برش را نیز می توان از اسمش حدس زد.
برش در نقطه ای از حرکت شکل می گیرد، زیرا چشم ها و مغز ما انتظار چنین عملی را دارد.
هنگامی که فردی درب را با لگد باز می کند، ما انتظار تغییر زاویه در هنگام ضربه زدن به درب را داریم نه زمانی که درب باز شده باشد.

5. مقطع یا بریده

روش مقطع، مخاطب را از عمل یا موضوع اصلی دور می کند.
این روش عمدتا به عنوان قطعات انتقالی به کار می رود تا مخاطب را در مورد آنچه خارج از محدوده شخصیت اصلی رخ می دهد، مطلع کند.
این روش همچنین راهی طولانی برای کمک به شما به منظور تأیید جزئیات خاص میزانسن طی است ولی امکان معنی بخشیدن به آن جزئیات را برای شما فراهم می کند.

Cutaway نمایی است که بیننده را از شخصیت ها یا عمل اصلی دور می سازد.
این شات ها مفاهیم ویژه ای در صحنه ایجاد نموده و سبب ایجاد تنش شده و از اتفاقات آتی حکایت دارند.
اگر صحنه ی مرحله ی قبل را تماشا کرده باشید، خواهید دید که شات های Cutaway همه چیز را به یکدیگر نزدیک ساخته و مهمترین Cutaway در پایان ( تنها چند فریم)

6. میانبر یا کات موازی

روش میانبر، که با نام کات موازی نیز شناخته می شود، جایی است که شما بین دو صحنه مختلف که در یک زمان در فضاهای مختلفی رخ می دهد، کات می کنید.
هنگامی که این کار به صورت موثر انجام شود، می توانید دو داستان همزمان را یکبار بگویید و اطلاعاتی که به مخاطبان داده می شود، معقول و کامل باشد.

این برش مناسب افزودن تنش( در فیلم های پلیسی از تدوین موازی استفاده می شود،
مانند زمانی که در هنگام سرقت از گاوصندوق، نگهبان به محل سرقت نزدیک می شود). می باشد.

شما با استفاده از این نوع کات، باید در مورد نحوه ساختار خطوط چندگانه داستان خود دقت کنید.
اگر این کار به درستی انجام نشود، فقط مخاطبان را گیج تر می کنید.
همیشه موقع بکارگیری روش کات موازی، روش بسیار مفید برای گرفتن یک جفت چشم اضافی روی تدوین است.
این حس کاملی را به شما به عنوان ویراستار بدهد، اما ممکن است بر مخاطبان تاثیر اضافی بگذارد.

کات برش در تدوین

7. مونتاژ

مونتاژ یکی از روش های برش دیگری است که برای زمان طولانی وجود دارد، اما به اندازه کات های قبلی  در تدوین استفاده نشده است.
ایده اصلی مونتاژ این است که از کات سریع تصاویر برای کمک به انتقال مفهوم گذر زمان یا کمک به محتوای روایت استفاده کند.
نشانگر گذر زمان بوده و یا با استفاده از برش های سریع در داستان مفهوم ایجاد می نماید.

8. کات تطابقی

روش کات تطابقی، عبارتست از تطبیق حرکت یا فضای دو محیط مخالف با هم.
این روش طی سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است.
زمانی که شما نیاز به حرکت در روایت دارید، و در عین حال نیاز به پیدا کردن راهی برای اتصال یکپارچه آنها با هم دارید، موثر است.

نوعی تدوین است که به صحنه مفهوم و تدوام می دهد و بدون گیج کردن بیننده، آن را به جهت خاصی می برد.
می توانید در حین همبستگی از این برش برای حرکت میان صحنه ها و یا حرکت در فضا استفاده کنید.
یک نمونه ی بسیار ساده در فیلمبرداری از کسی است که در حال باز کردن یک درب
از نمای پشت سر است، و بعد آن را به سمت مخالف برده و از رفتن به داخل فیلمبرداری می شود.

9. Cross Dissolve

از یک Cross Disolve برای اهداف و مقاصد مختلفی در یک داستان استفاده می شود.
این نوع برش نشانگر گذر زمان است و یا با استفاده از لایه های روی هم یا dissolve ها چندین داستان یا صحنه را که در زمان های مختلف فیلمبرداری شده، به صورت یکجا به نمایش گذاشت.
مشهورترین مثال های این نوع برش در Apocalypse Now و Spaceballs قابل مشاهده هستند.
نکته: از cross dissolve برای تدوین های استاندارد استفاده نکنید.
در پشت هر dissolve باید انگیزه ای قرار گرفته باشد.

10. Wipe (محو کردن)

Wipe نوعی انتقال است که از انیمیشن (امروزه بیشتر دیجیتالی) استفاده می کند تا اولین صحنه را در صحنه ی بعد محو کند.
در فیلم Star Wars شاهد Wipe ابتدایی و در برنامه های تلویزیونی Home Improvement شاهد به کارگیری Wipe های پیچیده هستیم.
به این Wipe مکعبی از برنامه ی Tim and Eric نگاه کنید.

این به نحوی یک انتقال بامزه است

Fade In/ Out ( محو کردن تدریجی)
روش این نوع برش یا کات در تدوین نیز از نام آن کاملا مشخص است، به این صورت که یک کلیپ را به بیرون محو کرده و دیگری را به داخل محو می کنید.
این نوع برش معمولا نشانگر گذر زمان هستند، مثل تغییر شب و روز یا خوابیدن افراد، اما در صورتی که به درستی از آن استفاده نشود، با این مفهوم مغایرت خواهد داشت.
از این نوع برش نباید در پروژه های استاندارد استفاده کنید.

11. Smash Cut (برش ضربتی)

اگر یک صحنه ی پر سرو صدا دارید که ناگهان وارد یک صحنه ی ساکت می شود و یا برعکس، باید از برش ضربتی استفاده کنید.
هنگامی از این برش استفاده می شود که باید بین دو صحنه، احساسات و یا قصه ی کاملا متفاوت انتقال دهید و این انتقال باید ناگهانی و غیرمنتظره باشد.
این برش در هنگامی که افراد پس از یک کابوس بیدار می شوند استفاده می شود و معمولا در فیلم های کمدی کاربرد بسیاری دارد و از آن با عنوان «برش Gilligan» یاد می شود،
زیرا در برنامه ی Gilligan’s Island به وفور از این نوع تدوین استفاده شده است.
مثلا زمانی که شخصیت کاملا مخالف و یا ۱۰۰٪ موافق است و در صحنه ی بعد مشاهده می کنیم که خلاف آن را انجام می دهد

12. Invisible Cut (برش نامرئی)

با اضافه کردن برش های نامرئی به فیلم و ویدئوی خود، توانایی و خلاقیت خود را در تدوین فیلم ها به نمایش می گذارید.
هدف این نوع برش ها این است که صحنه ها مانند یک صحنه ی مداوم به نظر برسند.
برش نامرئی در فیلم Gravity استفاده شده و می توان گفت که نقطه ی قوت فیلم Birdman نیز می باشد.

این کار با سیاه و یا کدر کردن فریم آخر ( و یا یک رنگ مشابه) و ادغام آن با ابتدای کلیپ بعدی و یا چیزی شبیه به Whip pan انجام می شود. (مانند فیلم های پاول توماس اندرسون)
یکی دیگر از شیوه های ایجاد برش نامرئی استفاده از نفوذ نور یا درخشش لنز است و یا اینکه باید از اشیای جلوی زمینه برای پر کردن فریم و انتقال به صحنه و یا کلیپ بعدی استفاده کنید.

در جمع آوری این مطالب از سایت School.rocketjump.com و سایت دپارتمان آموزش های تخصصی عکاسی تصویرگران پویا اندیش و filmmaking.blog.ir استفاده شد.

دریچه سینما

بعد از چندین سال فعالیت به صورت سنتی، در سال 88 همزمان با روز ملی سینما وبسایت گروه ما متولد تا قدیمی ترین منبع مستقل انتشار فراخوان های بین المللی باشد. سعی می کنیم بهترین مطالب و رویدادهای هنری جهان رو معرفی کنیم و راه موفقیت هنرمندان را هموار کنیم. سلام ثبت نام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

مطالب مرتبط

دکمه بازگشت به بالا