مرس کانینگهام، طراح رقص معاصر
مرس کانینگهام Merce Cunningham یک طراح رقص، یک فرصت طلب، یک مبتکر بی حد و حصر، یک تهیه کننده فیلم و یک معلم بود.
کاوش او در طول سالها فعالیت خلاقانه، چشم انداز رقص، موسیقی و هنر معاصر را برای همیشه تغییر داد، او در طول زندگی حرفهای خود، ۱۸۰ رقص رپرتوار و بیش از ۷۰۰ رویداد خلق کردکه در آنها عبارات حرکتی از کارهای گذشته و آینده را در یک رویداد رقص که میتوانست در هر جایی اجرا کند با هم ترکیب کرد.
او حتی در سنین پایین با توانایی های فیزیکی و بیانی خود و حضور جذاب خود در صحنه ، تماشاگران را به وجد می آورد، و انرژی عمیقی برای اجرا داشت، اشتیاقی که تبدیل به حرفه ای بی نظیر و پربار به عنوان یک طراح رقص شد.
کانینگهام صدها اثر رقص منحصر به فرد خلق کرد، رقصهای او که با دقت و پیچیدگی تعریف میشوند، حرکت های جسمانی شدید را با دقت فکری ترکیب میکنند. او ایدههای سنتی رقص، مانند نقش رقصندگان و تماشاگران، محدودیتهای صحنه، و روابط بین حرکت و زیبایی را به چالش کشید، استقبال او از امکان گسترش یافته رقص، موسیقی و هنرهای تجسمی مانند روشی برای پیش بردن مرزهای فرهنگ برای نسل های بعدی ست.
مفهمومی جدید
مرس کانینگهام و همکارآهنگسازش جان کیج مفهوم جدیدی را توسعه دادند، موسیقی و رقص میتوانستند به طور مستقل در یک اجرا وجود داشته باشند،. حرکات رقصندگان دیگر به ریتم، حال و هوا و ساختار موسیقی وابسته نیست، در عوض، همه اشکال هنر می توانند به تنهایی بایستند و صرفاً در یک مکان و زمان مشترک به اشتراک گذاشته شوند.
این ایده به سنگ بنای فعالیت هنری کانینگهام تبدیل شد و چارچوب همکاریهای او با طیفی از هنرمندان تجسمی، آهنگسازان، فیلمسازان، رقصندگان و طراحان گردید که او آنها را با این روحیه سخاوتمندانه گرد هم میآورد و تشویق به آزمایش و خلق میکند.
یکی از تاثیرگذارترین استراتژی های کانینگهام استفاده او از شانس و تصادف به عنوان یک ابزار خلاقانه بود، او اغلب با افراد ساختارشکن مشورت و نحوه طراحی رقص خود را طراحی میکرد، این استراتژی که مورد علاقه جان کیج نیز بود، مفاهیم سنتی داستان سرایی در رقص را به چالش کشید.
کانینگهام تصادفی بودن را راهی برای رهایی تخیل خود از کلیشههای خود توصیف کرد و فرآیند خلاقیت سختگیرانهاش را با لحظات شگفتانگیز غیرمنتظرهای متعادل کرد، مرس از فناوری در کارهای خود از آزمایشهای اولیه با تلویزیون و ویدئو گرفته تا استفاده از رایانه، حسگرهای بدن و فناوری ضبط حرکت استقبال کرد.
این ابزارها به او این امکان را میداد تا مجسمهسازی کند، متحرک سازی کند، و به روشهای کاملاً جدید رقص، و درک خود از بدن انسان را دوباره تصور کند، کانینگهام پیشگام استفاده از کامپیوتر به عنوان یک ابزار رقص بود، نرمافزار DanceForm میتواند شکل انسان را مدلسازی و متحرک کند، و به کانینگهام اجازه میدهد توالیها و عبارات رقص را روی صفحه نمایش دهد.
که سپس به بدن یک رقصنده ترجمه شود، کانینگهام به خلق آثار رقصی که مخصوصاً توسط دوربین فیلمبرداری میشوند، علاقه مند شد، او همراه با فیلمسازان چارلز اطلس و الیوت کاپلان، راههای تخیلی جدیدی برای ثبت و ارائه رسانه رقص از طریق تصویر متحرک ایجاد کرد.
هسته اصلی
هسته اصلی این استراتژی، جابهجایی دوربین بهعنوان بخش کلیدی طراحی رقص بود، نه یک شاهد صرف برای کنش، از طریق ویدئو، کانینگهام میتوانست چشمانداز را تغییر دهد، دوربین را در استودیو حرکت دهد، روی جزئیات غیرعادی تمرکز کند، مقیاس و سرعت را تنظیم کند، صحنهها را در هم بپیچد و تماشاگران را با حرکت احاطه کند.
کانینگهام و همکارانش با استفاده از تکنیکهای ویرایش غیرمعمول و دستکاری تصویر، ژانر جدیدی از بیان رقص را ابداع کردند و به طور مداوم تمرین آن را در جهتهای غیرمنتظره سوق دادند، چندین نسل از رقصندگان، هنر خود را از مرس کانینگهام، اغلب از طریق کلاس هایی که او در استودیوی خود در نیویورک رهبری می کرد آموختند، و تکنیک دقیق و سختگیرانه او، از جمله ایده تک تک اعضای بدن که مستقل از یکدیگر عمل میکنند را مورد بررسی قرار دادند.
آموزه های فلسفی او نیز به همان اندازه تأثیرگذار بود، او به رقصندگان خود یاد داد که مفروضات رایج در مورد رقص و هنر را زیر سوال ببرند و از طریق تعهد خود به آزمایش و ریسک پذیری، لژیون دانشجویان را الهام بخشند، و بسیاری از کسانی که او با آنها کار می کرد به نوآوران رقص خود تبدیل شدند، او رقص را به نوع جدیدی از هنر تغییر شکل داد و در طول مسیر بر هنرهای تجسمی، فیلم و موسیقی عمیقاً تأثیر گذاشت.
ایده ها، هنر، و نظم او همچنان در بین هنرمندان سراسر جهان طنین انداز می شود،به لطف کانینگهام و همکارانش، ما در زمانه همگراییِ هنری نیروبخش زندگی می کنیم، «مکانی که سختگیری و آزادی می توانند در یک زمان مشترک همزیستی کنند».
از کانال محترم TheatreAcademy